شش نکته برای اینکه بهترین استفاده را از گروهدرمانی ببرید
مقاله
بیدلیل نیست که گروهدرمانی نقشی محوری در تقریباً تمام برنامهریزیهای درمانی مهم در دنیا دارد. مطالعات نشان داده گروهدرمانی روشی مقرونبهصرفه برای درمان هر مشکل و بیماری است. از این مهمتر، گروهدرمانی فرصتی ارزشمند برای آموختن و تمرین مهارتهایی است که کسب آنها به تنهایی یا در درمان انفرادی بسیار دشوار است. بهعنوان مثال، گروهدرمانی این امکان را فراهم میآورد که در محیطی امن با حضور درمانگری که تعاملات را تعدیل میکند، مهارتهای ارتباطی را تمرین کنید. گروهدرمانی درضمن روشی عالی برای به دست آوردن زوایای دید مختلف به مشکل است و دیدی وسیعتر از زمانی به دست میدهد که با دوستان یا حتی با درمانگر انفرادی دربارۀ آن صحبت میکنیم. اما در گروهدرمانی هم مانند هر درمان دیگر، همانقدری درو میکنیم که میکاریم. در اینجا چند نکته آمده که کمک میکند بیشترین بهره را از گروهدرمانی ببرید.
گشوده باشید
شاید مهمترین نکته در گروه درمانی باز بودن باشد که البته برای بعضی افراد دشوارترین نیز هست. ممکن است صحبت کردن از احساسات و تجربیات در مقابل گروهی از افراد سخت بهنظر برسد، اما هرچه بیشتر با گروه به اشتراک بگذارید، گروه بیشتر به شما کمک خواهد کرد. به خاطر داشته باشید که گروهدرمانی قرار نیست شبیه کلاس یا جلسات کاری باشد که باید کلام از پیشآماده و روشن باشد. خوب است در گروه تلاش کنید به بیان افکار و احساساتی بپردازید که حتی به زبان آوردنشان ممکن است برای خودتان هم پیچیده بهنظر برسد. همچنین خوب است از احساسات و تجربیاتی بگویید که در محیطهای دیگر از آنها حرف نمیزنید.
گشوده بودن به دلایل مختلف اهمیت دارد. اول اینکه با صادق بودن دربارۀ احساساتتان، میآموزید که آنها را بهتر درک کنید. صرف تلاش برای توصیف احساستان شما را از گسترۀ عواطفتان آگاهتر میکند. دوم اینکه همواره دیدن دیگران آسانتر از مشاهدۀ خودمان است. اگر صادقانه دربارۀ احساسات خود با گروه صحبت کنید، بینش بیشتری دربارۀ زندگی احساسی خود کسب میکنید. سوم اینکه ما بهطور غریزی از نزدیک شدن به درد و آسیب اجتناب میکنیم. اگر به خود اجازه دهیم آسیبپذیر باشیم، متوجه میشویم که تمام احساسات ما قابل پذیرش هستند.
بازخورد دادن را بیاموزید
مزیت اصلی گروه این است که در حین تمرین مهارت های ارتباطی خود، از دیگران بازخورد دریافت می کنید. بازخورد دادن یکی از با ارزش ترین مهارت ها برای تمرین است. بازخورد نه تنها در گروه، بلکه در سایر زمینههای زندگی شما نیز مهارتی ارزشمند است، بهویژه وقتی صحبت از تعیین مرزها میشود. ایجاد تعادل بین صداقت و احترام می تواند دشوار باشد. ما اغلب با گفتن “من صادق هستم” بی نزاکتی را توجیه می کنیم. بازخورد صادقانه مهم است، اما همیشه باید مشفقانه باشد. برای مؤثر بودن، بازخورد باید تا حد امکان دقیق باشد. بنابراین به جای گفتن «تو خیلی بدبینی»، چیز منطقیتری را امتحان کنید، مثلاً «الان گفتی که در همه چیز شکست خوردی، اما فکر میکنم بیش از حد تعمیم میدادی». همچنین، حتما بازخورد مثبت هم بدهید. وقتی از کاری که کسی انجام داده قدردانی می کنید، اجازه دهید بقیه هم بدانند.
بازخورد گرفتن را بیاموزید
بازخورد گرفتن درست به اندازۀ بازخورد دادن اهمیت دارد. بعضی با بازخورد دیگران طوری برخورد میکنند که گویی به آنها حمله یا انتقاد شده است. قابل درک است؛ بهخصوص در مورد افرادی که به موردحمله یا انتقاد قرار گرفتن عادت دارند. بسیار مهم است که بتوانیم این احساسات را بهشکلی سازنده مدیریت کنیم. بازخورد گرفتن از گروهی از افراد که با آنها کاملاً صادق هستید، منبعی ارزشمند از اطلاعات است و اگر در برابر آن موضع بگیرید، چیز مهمی را از دست خواهید داد. اگر احساس کردید وارد موضع دفاعی میشوید، خوب است از این احساس صحبت کنید و آن را با گروه در میان بگذارید. بهطورکلی خوب است پذیرای بازخوردها باشیم و به خود یادآوری کنیم شخص گوینده قصد کمک دارد. میتوانید ببینید سایرین با این بازخورد موافق هستند یا مخالف. در کنار تمام اینها، خوب است بهجای اینکه منتظر بمانید از گروه درخواست بازخورد کنید. به این ترتیب فعالانه اطلاعات بیشتری دربارۀ خود به دست خواهید آورد.
به تعریف کردن داستانهایتان اکتفا نکنید
وسوسهانگیز است که آنچه را میخواهیم بگوییم از پیش آماده کنیم و بهخصوص بر تعریف کردن ماجراهایمان متمرکز شویم. اما این کار در بستر گروه چندان مفید نیست. گاهی تأکید بر تعریف اتفاقات بهطور ناخودآگاه راهی است برای پوشاندن و اجتناب کردن از احساسات دشوار. بهتر این است که سعی کنیم آنچه را در لحظه به ذهنمان میآید مطرح کنیم یا به آنچه در گروه اتفاق میافتد، در لحظه واکنش نشان دهیم.
مراقب نصیحت کردن باشید
اغلب وقتی کسی در گروه مشکلش را تعریف میکند، دیگران وسوسه میشوند راهحلی در اختیارش بگذارند. بهتر است که از این کار بپرهیزید. نصیحت کردن دیگران کار آسانی است، اما حتی نصیحتهای کارآمد هم آن چیزی نیستند که فرد به آن نیاز دارد. بهتر این است که گوش دهید و سؤال بپرسید. سعی کنید متوجه شوید گوینده میخواهد چه بگوید و چه احساسی دارد. بیشتر اوقات افراد دنبال جواب و نصیحت شنیدن نیستند و بیشتر دلشان میخواهد احساس کنند شنیده میشوند.
به پویاییهای گروه توجه کنید
اتفاقات زیادی در گروه میافتد و توجه به پویاییهای گروه چیزهای زیادی به ما میآموزد. طرح شدن چه موضوعاتی باعث معذب شدن من میشود؟ کدام اعضا بهتر ارتباط برقرار میکنند؟ کدام اعضا توجه بیشتری جلب میکنند؟ اعضا از چه کسانی در گروه دوری میکنند؟ درمانگر چطور تعارضات و سوءتفاهمها را برطرف میکند؟ تمام اینها به شما کمک میکنند مهارتهای تازه بیاموزید و جایگاه خود را در گروه پیدا و درک کنید.
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!