کتاب «سیاحتی گروه‌کاوانه در ماتریکسِ خواهربرادری: چگونه هم‌شیرها زندگی ما را شکل می‌دهند» در زمرهٔ تازه‌ترین تالیفات حوزهٔ گروه‌درمانی تحلیلی قرار دارد. این اثر توسط خانم وال پارکر، روان‌درمانگر تحلیلی و تحلیلگر گروه اهل بریتانیا نوشته شده و توسط انتشارات راتلج، زیرگروهی از مجموعهٔ معتبر تیلور اند فرنسیس در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است. در زیر قسمت‌هایی از مقدمهٔ نویسنده را می‌خوانیم.

ما به عنوان نوزاد، وارد جهانی می‌شویم که ذاتاً و عمیقاً اجتماعی است. خواه در یک خانوادهٔ هسته‌ای متولد شویم یا یک ساختار خانوادگی گسترده‌تر، بلافاصله جایگاه خاص خود را در یک گروه پیچیده و متشکل از چندین نسل خواهیم داشت. آنانی که بیشترین اشتراک را با ما در این تجربه دارند، خواهرها و برادرها یا اصطلاحاً هم‌شیرهای ما هستند. این گروه نه تنها شامل خواهرها و برادرهای بیولوژیک،‌ بلکه شامل هم‌شیرهای ناتنی و نیمه‌تنی، فرزندان نزدیک عمه و عمو و خاله و دایی‌ها، و یا هر آن کسی هستند که در فرآیند رشد و نمو همراه ماست. هم‌شیرها بنا به طبیعت خود در بطن ماتریکس خانواده تنیده شده‌اند.

پیوندهایی که هم‌شیرها با هم برقرار می‌کنند، نگرشی که نسبت به یکدیگر دارند، و موقعیتی که در گروه هم‌شیرها خواهند داشت از شرایطی که در آن بزرگ شده‌اند و اعتقادات و انتظارات مراقبین جدایی‌ناپذیر است. شیوه‌ای که با بچه‌ها تا می‌شود مطمئناً روی روابط آنان با یکدیگر و نیز روابط‌شان با دنیای بزرگ‌تر اثرگذار خواهد بود. “ماتریکس” یکی از مفاهیم اساسی در تفکرِ گروه‌کاوانه است و برای توصیف پیوندهای مشترکی که در یک گروه خاص ایجاد می‌شوند به کار می‌رود. این کتاب به بررسی ماهیت ماتریکسِ خواهربرادری می‌پردازد، موضوعی که تاثیر بزرگی بر دوستی‌ها، رابطه‌ها، و ازدواج ما گذاشته و ضمناً به نگرش‌های ما در مقام کارفرما، کارمند، شهروند و غیره رنگ و شکل می‌بخشد.

در عصر تصاحب و مصرف که هدف آن رسیدن به قدرت و ثروت بیشتر است، به نظر می‌رسد ما احساس درونی “خواهربرادری” خود را از دست داده باشیم. این احساس/توانایی ذاتی ما به حس اشتراک‌گذاری جهان خود با دیگران مربوط بوده و از لحظهٔ تولد شروع می‌شود. بشرِ امروز کماکان ادامهٔ نسل همان شکارچی-گردآورندگانی است که نه به دلیل قدرت جسمی یا روانی، بلکه به دلیل توانایی ذاتی خود در همکاری و ارتباط زنده مانده است. قدرت ما در پیوندهایی است که ایجاد می‌کنیم، گرچه که در معرض خطر از دست دادنِ این بزرگترین دارایی خود از طریق تمرکزِ گمراه‌شده و غیرطبیعی بر رقابت و پیروزی هستیم. ماتریکسِ خواهربرادری نیز بخشی از ماتریکس انسان است و بایستی دوباره زنده شود.

کلمهٔ ماتریکس از کلمهٔ فرانسوی قدیمی matrice به‌معنای رحم مشتق شده، که خود از کلمهٔ لاتین mater به‌معنای مادر ریشه گرفته است. زیگموند هاینریش فولکس، بنیان‌گذار گروه‌درمانی تحلیلی، واژهٔ ماتریکس را به عنوان یک اصطلاح گروه‌کاوانه به‌کار برد و از آن برای توصیف ارتباطات عمیق و معماگونه‌ای استفاده کرد که ما را در گروه‌ها به یک‌دیگر پیوند می‌دهد. ایده‌های تحلیلی گروه بر این فرض بنا شده‌اند که ذهن انسان یک «پدیدهٔ اجتماعی» است. فولکس معتقد بود که دنیاهای درونی ما -شامل افکار، احساسات و واکنش‌های عاطفی ما- با دنیای درونی کسانی که ما را احاطه کرده‌اند، گره خورده است. وی در جایی گفته: “امر اجتماعی صرفا موضوعی بیرونی نیست، بلکه بسیار درونی نیز هست و به درونی‌ترین بخش‌های شخصیت فرد نفوذ می‌کند”. او همهٔ گروه‌ها را به عنوان سیستم‌های متصله توسط شبکه‌هایی از “فرآیندهای فراشخصی” در نظر گرفت و معتقد بود یک جریان مداوم بین دنیای داخلی و خارجی وجود دارد، بین ذهن ما و ذهن اطرافیان ما. این ارتباطات است که ما را به هم پیوند داده و زیربنای احساس تعلق در ماست. هر گروه روش‌های متمایزی برای ایجاد ارتباط متقابل خلق می‌کند و این پیوندهای متقاطع هستند که ماتریکس گروه را تشکیل می‌دهند. طبق تعریف فولکس، «ماتریکس یک شبکه فرضی تعاملی و ارتباطی در یک گروه معین است. ماتریکس گروه زمینهٔ مشترکی است که در نهایت معنا و اهمیت تمامی وقایع را تعیین می‌کند و همهٔ ارتباطات و تفسیرهای کلامی و غیرکلامی بر آن استوارند».

تحلیلگران گروه اغلب از ماتریکس تحت عنوان “سرزمین مادری” یاد می‌کنند، تعبیری که خصوصاً برای توصیف دنیای خواهر و برادرها مناسب است. هم‌شیرها همانطور که دارند با هم بزرگ می‌شوند انواع منحصربفرد و صمیمانه‌ای از روابط با هم برقرار می‌کنند. آنان معمولاً رازها، شوخی‌ها و داستان‌های مشترکی دارند، بازی‌های خاص و زبان‌های خصوصی اختراع می‌کنند، و در مورد یکدیگر، خانواده و جهان فرضیات و نگرش‌های مشترکی دارند. این ارتباطات عمیق و متقابل که هم‌شیرها را به هم پیوند می‌دهند جوهرهٔ ماتریکس خواهربرادری هستند. هم‌شیرها می‌توانند منبع حیاتی پرورش و تأمین معاش باشند. خواهران و برادران ممکن است تنها فرد ثابت زندگی ما باشند، تنها کسانی که در کنار ما و نگران ما بوده، کمک و حمایت ارائه می‌دهند و نقش یک پیوند حیاتی به خانه یا حتی به سرزمین مادری را داشته باشند. هم‌شیرها همچنین می‌توانند دشمنانی بی‌رحم و تلخ باشند، یادآور جنگ و جدال، اختلاف و نفرت. ما همهٔ این تجربیات را با خود به زندگی بزرگسالی‌مان می‌بریم.

خواهر و برادرهای ما در طول زندگی با ما هستند، حتی اگر پیوندها را قطع کنیم و هرگز صحبت نکنیم. آنان در ذهن ما به حیات خود ادامه می‌دهند و هرگز نمی‌توانیم یک هم‌شیر را طلاق دهیم. با این حال، اگرچه ممکن است لزوماً نتوانیم روابط خواهربرادریِ آسیب‌دیده یا قطع‌شده را ترمیم کنیم، مجبور هم نیستیم زندگی با آنها را بازتجربه کنیم. ما می‌توانیم بیاموزیم سمت و سوی نگاه خود را تغییر دهیم، و هنگامی که ماتریکس خواهربرادری فعال می‌شود، خود را از وسوسهٔ پاسخ مشابه به دیگران خلاص کنیم. هرچه از حضور خواهر و برادرهایمان در دنیای درونی خود آگاهی بیشتری کسب کنیم، بهتر می‌توانیم برای تغییر مفروضات و الگوهای جاافتاده اقدام کرده، به دنیای عشق و گرمایِ خواهربرادرانه بیشتر متصل شویم.

این کتاب به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول بر زندگی خواهر و برادر، چگونگی تغییر و تحول روابط خواهر و برادر در طول چرخهٔ زندگی، و بررسی نقش حیاتی والدین تمرکز دارد. بخش دوم روی کار بالینی متمرکز بوده و نشان می‌دهد چگونه آگاهی بیشتر از ماتریکس هم‌شیرها ممکن است کار درمانی را با افراد و گروه‌ها بهبود بخشد. بخش سوم کتاب نیز زمینهٔ گسترده‌تری از ماتریکس خواهر و برادر و نحوهٔ بروز آن در سازمان‌ها، جامعه و دنیای امروز را مطرح خواهد کرد. هدف این کتاب ایجاد سوال است، نه لزوما یافتن پاسخ. این کتاب فقط برای تحلیل‌گران گروه نیست، بلکه کتابی‌ست در مورد چگونگی اثرگذاری ایده‌های تحلیل گروه، و می‌تواند برای روان‌درمانگران، روان‌شناسان‌، روان‌کاوان، اقتصاددانان و فروشندگان، و هر کسی که مایل است خود را کامل‌تر درک کند کتاب مفیدی باشد.

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *