فراتر رفتن از یالوم (بخش 8) – درمان تحلیلی مدرن
مقاله
همانگونه که در مقدمۀ این یادداشتها گفته شد، این مجموعه متشکل از یادداشتهای کوتاهی است که به معرفی برخی از رویکردهای متفاوتی میپردازد که میتوان در گروهدرمانی از آنها بهره برد. البته این توضیحات بسیار مختصر بوده و صرفاً برای آشنایی مخاطب با کلیات هر رویکرد نوشته شده است تا خواننده بتواند با پیدا کردن علاقمندی یا کنجکاوی خود، به مطالعۀ بیشتر در زمینۀ مورد علاقهاش بپردازد.
در گروهدرمانی تحلیل مدرن از اعضا خواسته میشود از طریق همانندسازی با افکار و احساساتشان در لحظۀ حال، از دفاعهای خود آگاه شوند. این کار تابآوری هر عضو گروه را در برابر تجارب هیجانی ممانعتشده تقویت میکند و باعث افزایش خودآگاهی، به چالش کشیده شدن روایتهای درونی و حلوفصل مقاومت بهمنظور ابراز خشم و صمیمیت با دیگران میشود (لوین، ۲۰۱۷).
در درمان تحلیلی مدرن، هیجانها از همهچیز ارجحترند؛ موضوعی که نشان میدهد همخوانی هیجانی باعث کسب بینشهای نیرومندتر و ارتباطات محکمتری میان اعضای گروه میشود. بهجای خود عمل، به هیجانهای نهفته در پس آن توجه بیشتری میشود و بر ایجاد نوعی تعامل گروهی تمرکز میشود که بهعنوان روشی برای بهرهبرداری از نیرویی که کاملاً خارج و بیشتر از تواناییهایی رهبر گروه است، میتواند به دغدغههای تکتک اعضای گروه بپردازد (اومونت، ۱۹۹۲). توالی رویدادهای گروه تا حد زیادی مبتنی بر پایهای محکم، یعنی نوعی قرارداد گروهی است. در ادامه چند نمونه از مواردی که میتوان آنها را در قرارداد تحلیلی مدرن گنجاند ذکر شده است:
- از اعضای گروه انتظار میرود داستانهایی از زندگیشان را تعریف کنند که از نظر هیجانی معنادار هستند؛ داستانهایی از گذشته، حال و آینده.
- از آنها انتظار میرود یکدیگر را درک کنند.
- آنها باید سهم یکسانی از مجموع زمان صحبت کردن در اختیار داشته باشند و با زبانی شفاهی و بالغ با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
- آنها باید سر وقت در تمامی جلسات حاضر شوند، هزینۀ درمان را بهموقع بپردازند و اسرار گروه را حفظ کنند.
- از آنها انتظار میرود از کنشنمایی ـ مانند صحبت کردن به شکل کودکانه، فریاد کشیدن، تماس جسمانی و همچنین معاشرت در خارج از جلسات ـ بپرهیزند.
با توجه به اینکه گروه احتمالاً ۱۰ عضو دارد که باید ۹۰ دقیقه وقت جلسه را بینشان تقسیم کنند، هر فرد باید حدود ۹ دقیقه صحبت کند. رهبر گروه درحالی این انتظارات را وضع میکند که بهخوبی میداند اعضای گروه از قرارداد تخطی خواهند کرد. این موضوع ما را به فرآیند گروه میرساند:
- بررسی (مشاهدۀ) آنچه رخ میدهد
- پرسوجو (پرسیدن علت)
- ردیابی منشاء رفتار منحرف (بازسازی مجدد)
- جلب توجه گروه به فُرم و معنای آن
- فراخوانی واکنشهای اعضا
این نظریه سپس بر چندین روش متمرکز میشود که رهبران گروه میتوانند با اتکا به آنها در خصوص مقاومتهای بروزیافته در وجود اعضا مداخله کنند و با جدیت بر پیوند (پُلزنی) اعضای تماشاچی و در حاشیه با تعامل شفاهی (گفتگو) متمرکز شوند. پلزنی یکی از ابزارهای اصلی مورد استفاده در گروهدرمانی تحلیلی مدرن است و هدف آن وارد کردن آن دسته از اعضای گروه به بحث است که ممکن است مقاومتهای مشترکی داشته باشند یا یکدیگر را درک میکنند.
برای مثال، اگر از یکی از اعضای گروه به نام میرا دربارۀ تجربۀ یکی دیگر از اعضا سؤالی پرسیده شود (مثلاً: «میرا، بهنظرت گراهام اکنون چه احساسی دارد؟») با این کار بهطور همزمان هم بار تنها بودن در کانون توجه گروه را از دوش گراهام برمیداریم، هم میرا را وارد گفتگوی گروه میکنیم و هم از دنیای درونی میرا، هنگامی که دربارۀ تجربۀ هیجانی گراهام خیالپردازی میکند، آگاه میشویم. هر چه باشد، ما تنها چارچوب مرجع برای دنیای دیگری هستیم. این فرآیند نشان میدهد که پلسازی مزایای متعددی دارد که اگر رهبر گروه بهطور مستقیم از گراهام میپرسید در لحظۀ حال چه احساسی دارد، محقق نمیشدند.
قسمتهای دیگر:
دلبستگی و گروهدرمانی مبتنی بر ذهنیسازی
تحلیل رفتار متقابل و درمان تصمیمگیری مجدد
منابع
Levine, R. (2017). A modern psychoanalytic perspective on group therapy. International Journal of Group Psychotherapy, 67(Supp1), S109–S120.
Ormont, L. R. (1992). The group therapy experience: From theory to practice. St Martin’s Press.