معضل اجتماعی درمانگر گروهی
مقاله
کریستینا دیکسون، مددکار اجتماعی بالینی رسمی و مستقل و میر آزولی، دارای گواهی مشاوران حرفهای، گواهی مشاوران وابسته، گواهی گروهدرمانگری، عضو انجمن رواندرمانی گروهی آمریکا
تابستان گذشته فیلم «معضل اجتماعی» در نتفلیکس عرضه شد که مستندی است که به بررسی تأثیرات منفی بلندمدت رسانههای اجتماعی بر روان انسان میپردازد. این فیلم شواهد نگرانکنندهای را از افزایش اضطراب، افسردگی و اعتیاد در نتیجۀ وقتگذرانی بیشازحد در شبکههای اجتماعی به تصویر میکشد. جالب اینجاست که این بسترها در ابتدا بهمنظور پرورش زندگی جمعی و ایجاد ارتباط ایجاد شدهاند.
تأثیر شبکههای اجتماعی بر افسردگی و اضطراب
مطالعات پژوهشی فراوانی نشان میدهند که وقتگذرانی بیشازحد در شبکههای اجتماعی تأثیری منفی بر افسردگی و اضطراب دارد (کریم و همکاران، ۲۰۲۰). استفادۀ مفرط از شبکههای اجتماعی باعث میشود افراد خود را به شکلی نادرست با همتایانشان مقایسه کنند. معیارهای میزان مشارکت و محبوبیت در این شبکهها (تعداد لایکها، اشتراکگذاریها و دنبالکنندگان)، که میزان تأیید و نفوذ اجتماعی را در قالب عدد نشان میدهند، دیدگاه تحریفشدۀ افراد را دربارۀ خودشان تقویت میکنند. نهتنها بخشهای گلچینشدۀ زندگی دیگران را میبینیم، بلکه شاهد میزان محبوبیتشان نیز هستیم. نسلهای جوانتر در حال بسط دیدگاهی غیرواقعگرایانه نسبت به زندگی هستند و وقتی خود را با دوستان خود و اینفلوئنسرها مقایسه میکنند، ارزش نفسشان تنزل میيابد (چن، ۲۰۱۳).
مطالعۀ موردی
جسیکا دختری ۱۶ ساله و ساکن حومۀ یکی از شهرهای ایالت کلورادو است که در مدرسۀ دولتی تحصیل میکند. او سفیدپوست، همسوجنس و دگرجنسگرا است. جسیکا به خاطر احساس افسردگی مرتبط با تصویر بدنی منفی برای درمان مراجعه کرد. او در طول درمان پستهایی را از شبکههای اجتماعی همتایانش به درمانگر نشان میداد که در آنها دختران نوجوان ژستهای بدنی تحریککنندهای گرفته بودند و کپشنهایی با مضامین جنسی زیر آنها درج شده بود. علاوه بر این، بسیاری از این دختران قبل از انتشار عکسهایشان از فیلترهای تصویری برای ویرایش آنها استفاده میکردند. جسیکا از این گلایهمند بود که به اندازۀ این دخترها زیبا نیست و عکسهایش به اندازۀ آنها لایک نمیخورد.
او گفت گرفتن عکسهای تحریککننده او را معذب میکند، اما احساسش این است که اگر چنین عکسهایی نگیرد و در شبکههای اجتماعی قرار ندهد، هرگز دوستپسر پیدا نخواهد کرد. جسیکا پس از آنکه توانست تأثیرات منفی شبکههای اجتماعی را برای خودش حلوفصل کند، گروهی متفاوت از دوستان را پیدا کرد که تطابق بیشتری با ارزشهایش داشتند. او از طریق پیدا کردن جمعی سالمتر توانست افسردگی را از خود دور کند و اکنون در مسیر ورود به دانشگاه و تحقق رؤیاهایش قرار گرفته است. درمان به او کمک کرد بتواند به خودش عشق بورزد، حد و مرزهای مؤثری را برای خودش وضع کند و احساس شرم و سرکوب درونیشدهای را که توسط شبکههای اجتماعی تشدید شده بودند، پالایش کند. اگر جسیکا در یک گروهدرمانی فرآیندمحور شرکت میکرد، درمانگر میتوانست بر تأیید تجربۀ او متمرکز شود، بین او و دیگر همتایانی که از اضطرابهای مشابهی رنج میبرند پیوند برقرار کند و ارتباط هیجانی عمیقی بینشان شکل دهد.
جسیکا به خاطر امتیازات طبقاتیاش امکان دسترسی به خدمات بهداشت روان را داشت. برای افرادی که نمیتوانند در درمان شرکت کنند یا با مسائلی همچون انگ یا مقاومت دستوپنجه نرم میکنند، دیدن اینکه خود متخصص خدمات بهداشت روان هم در شبکههای اجتماعی حضور دارد و پست میگذارد نه تنها باعث عادیسازی احساساتشان میشود، بلکه ابزارهایی عینی برای غلبه بر چالشهای زندگی در اختیارشان میگذارد.
فراخوان به عمل
متخصصان بهداشت روان نقشی حیاتی در به چالش کشیدن هنجارهای جوامع موجود در فضای مجازی دارند. استفاده از شبکههای اجتماعی باعث افزایش توانایی درمانگر برای آموزش، الگوسازی رفتارهای سالم و ارائۀ حمایت مثبت در بستری میشود که خود عامل پرورش مکانیسمهای مقابلهای منفی است (اورایلی، ۲۰۲۰).
کسب مهارت در استفاده از شبکههای اجتماعی راهی برای ایجاد بستری متفاوت و برقراری ارتباط با افرادی است که ممکن است از خدمات روانشناختی اطلاع نداشته باشند. برخی از کاربران شبکههای اجتماعی جوامع بهحاشیهراندهشده زمان یا پول لازم برای شرکت در درمان را ندارند، اما میتوانند از مشارکت در مباحث مرتبط با بهداشت روان در شبکههای اجتماعی سود ببرند.
منابع
Chen, W., & Lee, K.H. (2013). Sharing, liking, commenting, and distressed? The pathway between Facebook interaction and psychological distress. Cyberpsychology, Behavior and Social Networking, 16(10), 728-34. doi:10.1089/cyber.2012.0272.
Karim, F., Oyewande, A.A., Abdalla, L.F., Ehsanullah, R.C., & Khan, S. (2020). Social media use and its connection to mental health: A systematic review. Cureus, 12(6), e8627. doi:10.7759/cureus.8627.
O’Reilly, M. (2020). Social media and adolescent mental health: The good, the bad and the ugly. Journal of Mental Health. 29(2), 200-206.