فراتر رفتن از یالوم (بخش 6) – سایکودراما
مقاله
همانگونه که در مقدمۀ این یادداشتها گفته شد، این مجموعه متشکل از یادداشتهای کوتاهی است که به معرفی برخی از رویکردهای متفاوتی میپردازد که میتوان در گروهدرمانی از آنها بهره برد. البته این توضیحات بسیار مختصر بوده و صرفاً برای آشنایی مخاطب با کلیات هر رویکرد نوشته شده است تا خواننده بتواند با پیدا کردن علاقمندی یا کنجکاوی خود، به مطالعۀ بیشتر در زمینۀ مورد علاقهاش بپردازد.
سایکودراما رویکردی تجربی و قدرتمند برای کار گروهی است که طی آن از حرکات بدنی و بداههگوییهای دراماتیک برای اجرای مجدد (بازی کردن مجدد در قالب ایفای نقش) و اجرای جسمانی (در قالب حرکات بدنی) دفاعهای روانی درونی یا نشانههایی که فرد تجربه میکند استفاده میشود (مورنو، ۱۹۶۹/۱۹۷۵). در این درمان که نوعی تغییر جهت از درمان فرآیندمحور بینفردی سنتی است، بیمار ترغیب میشود بهجای حرف زدن، فرآیندهای درونیاش را بهشکلی نمایشگونه اجرا کند.
گرچه سایکودراما بهخودیخود گرایش و رویکرد کامل و جداگانهای بهحساب میآید، میتوان از فنون و مداخلات آن به نفع اعضای گروههای فرآیند بیماران غیربستری استفاده کرد (نیکولاس،۲۰۱۷؛ تریدول و دارتنل، ۲۰۱۷). پروتکل سایکودراماتیک سه مؤلفه دارد: (۱) «مرحلۀ گرم کردن»؛ (آمادهسازی پروتاگونیست یا قهرمان) (۲) مشخص کردن موقعیت ایجادکنندۀ تعارض و اجرای آن؛ «مرحلۀ عمل یا اجرا» و در نهایت (۳) درخواست از اعضای گروه برای مشارکت و ابراز پاسخهای شخصیشان به پروتاگونیست؛ «مرحلۀ بهاشتراکگذاری». در سایکودراما «پروتاگونیست» معمولاً فرد اصلیای است که به اجرای نمایش هیجانی میپردازد، درحالیکه سایر اعضای گروه در نقش «بازیگران کمکی» که بخشهایی از دنیای درونی فرد را نشان میدهند به پروتاگونیست کمک میکنند. رهبر گروه لقب «کارگردان سایکودراما» را یدک میکشد. برخی از فنون فراوان سایکودراماتیکی که بهعنوان مداخله بهکار میروند و برگرفته از سایکودراما هستند شامل همذاتپنداری، نقشگزاری، واژگونی نقش و آموزش نقش میشوند.
همذاتپنداری یعنی ایفای نقش خودِ درونی پروتاگونیست توسط یکی از اعضا یا رهبر گروه. این فن به افراد کمک میکند با افکار و احساساتی ارتباط برقرار کنند که ممکن است به دلیل خجالتی بودن، ترس یا ناتوانی در نامگذاری تجارب درونشان نتوانند آنها را ابراز کنند.
برای مثال، پس از مشخص شدن پروتاگونیست، کارگردان از او میخواهد فردی از اعضای گروه را انتخاب کند که «بتواند جای تو قرار بگیرد و افکار و احساساتی را که تجربه میکنی اما ابراز نمیکنی ابراز کند.» با این روش، همذاتپنداری شناسایی میشود. با تداوم این موقعیت، پروتاگونیست ممکن است به یکی از افراد مهم زندگیاش بگوید: «واقعاً نمیفهمم چرا ترکم کردی.» همذاتپندار افکاری را بیان میکند که احساس میکند پروتاگونیست در سر دارد اما ابرازشان نمیکند؛ برای مثال: «از اینکه ظاهراً به من اهمیت نمیدهی بهشدت ناراحتم!» پس از چنین ابرازی، پروتاگونیست میتواند عبارت بیانشده توسط همذاتپندار را تغییر دهد یا بهطور کامل رد کند و امکان کاوش یا گسترش هر چه بیشتر تجارب درونی خود را فراهم کند (نیکولاس، ۲۰۰۹؛ ۲۰۱۷).
سایکودراما روشی نظامیافته برای نقشگزاری است که فرد را قادر میسازد در محیط گروه و از طریق اجرا و ایفای نقش بهجای صحبت کردن محض، به کاوش ابعاد روانی-اجتماعی تعارضها، مشکلات، روابط بینفردی و موقعیتهای زندگی بپردازد. از طریق اجرای مجدد تجارب بهصورت جسمانی، گذشته به اینجا و اکنون آورده میشود و به فرد امکان میدهد با راهنمایی درمانگر یا کارگردان و مشارکت اعضای گروهی که خود نیز تروماهای مشابهی را تجربه کردهاند، خاطرات گذشته را پردازش کند (کیپر، ۱۹۹۸).
قسمتهای دیگر:
دلبستگی و گروهدرمانی مبتنی بر ذهنیسازی
تحلیل رفتار متقابل و درمان تصمیمگیری مجدد
منابع
Moreno, J. L., & Moreno, Z. (1969/1975). Psychodrama (Vol. 3). Beacon, NY: Beacon House (original edition, 1969).
Nicholas, M. (2009). Introduction to the special edition on psychodrama with some comments on Moreno’s concept of spontaneity. Group, 33, 291–296.
Nicholas, M. W. (2017). The use of psychodrama and sociometry techniques in psychodynamic and other process groups. International Journal of Group Psychotherapy, 67(Supp1), S131–S140.
Treadwell, T., & Dartnell, D. (2017). Cognitive behavioral psychodrama group therapy. International Journal of Group Psychotherapy, 67(Supp1), S182–S193.
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!