نوشته‌ها

مرحلۀ اولیه: جهت‌گیری، تردید در شرکت، جستجوی معنا، وابستگی

  • دو تکلیف:
  • انجام هدف اصلی پیوستن به گروه
  • توجه به روابط اجتماعی درون گروه
  • جستجو برای دلیل منطقی درمان
  • بررسی سردرگمی آشکار
    • «چطور می‌تواند مفید باشد؟»
    • «چه ربطی به حل مشکل من دارد؟»
  • اعضا گروه را ارزیابی می‌کنند و به دنبال تأیید هستند – بسیار آسیب‌پذیر
  • اعضا خواهان ارتباط صمیمی با تک‌تک افراد و ارتباط با کل گروه هستند.
  • مراجعین ظاهراً طوری رفتار می‌کنند که گویی نجات آنها به دست درمانگر است.
  • گروه‌ها به‌منظور درک نقش اعضا ممکن است در مورد موضوعاتی بحث کنند که اعضا ظاهراً علاقه‌ای به آن ندارند.
  • مشاوره دادن و مشاوره گرفتن امری رایج است.
  • گروه‌ها نیازمند جهت و ساختار هستند.

مرحلۀ دوم: نزاع، سلطه گری، سرکشی

  • اشتغال خاطر به سلطه‌گری، کنترل و قدرت
  • هر عضو گروه سعی دارد میزان ابتکار و قدرت دلخواه خود را ثابت کند. این کار منجر به سلسله‌مراتب کنترل می‌شود.
  • نظرات منفی و انتقادهای بین اعضا رایج‌تر می‌شوند.
  • قضاوت‌ها انجام می‌شوند، زمانِ «باید»ها و «حتماً»ها
  • اعضا توصیه‌های خود را به‌عنوان شیوه‌ای برای بیان سلطه‌گری و کنترل بیان می‌کنند.
  • بروز خصومت نسبت به رهبر در گروه اجتناب‌ناپذیر است. به‌تدریج که اعضای گروه با محدودیت‌های درمانگران آشنا می‌شوند، این خصومت از بین می‌رود.
  • یکی دیگر از منابع نزاع گروهی ناشی از روند ذاتی تغییر است.

مرحلۀ سوم: ایجاد انسجام

  • دنیای بین‌فردی گروه شامل تعادل، تشدید، ایمنی، افزایش روحیه، اعتماد و خودافشایی است.
  • حضور افزایش پیدا می‌کند و اعضای گروه نگرانی قابل‌توجهی دربارۀ  اعضای غایب پیدا می‌کنند.
  • نگرانی اصلی دربارۀ  صمیمیت و نزدیکی است.
  • گروه ممکن است به‌منظور حفظ انسجام گروه، مانع هرگونه ابراز احساسات منفی شود.

هرگاه بتوان تمام عواطف را ابراز کرد و به‌طریقی سازنده روی آن‌ها کار کرد، آنگاه گروه به گروه کاری بالغ تبدیل می‌شود.

اروین یالوم به چندین دلیل نام شناخته‌شده‌ای در دنیای روان‌پزشکی است. آوازۀ نام او هم به‌عنوان استاد روان‌پزشکی در دانشگاه استنفورد و هم به‌عنوان نویسنده است. او متنی روشنگرانه دربارۀ درمان گروهی با عنوان نظریه و عملکرد روان‌درمانی گروهی نوشته است.هر وقت کسی موضوع گروه‌درمانی را مطالعه می‌کند،نام یالوم قطعاً مطرح می‌شود.

در عصر مدرن، گروه‌درمانی بخش مهمی از روند درمان محسوب می‌شود. بسیاری از افراد از پیوستن به جلسات گروه‌درمانی سود می‌برند. درمان اجتماعی این فرصت را به مردم می‌دهد تا با کسانی که به‌نوعی با تجربیات آنها ارتباط دارند تعامل برقرار کنند. شرکت در گروه‌درمانی مزایای بسیاری دارد و باعث محبوبیت بیشتر آن است.

تقریباً برای هر نوع درمانی که فکرش را بکنید گروه‌درمانی وجود دارد. برخی افراد برای غلبه بر علائم اضطراب و افسردگی به جلسات گروه‌درمانی می‌روند. گروه‌درمانی‌های زیادی نیز وجود دارند که برای کمک به افرادی طراحی شده‌اند که حوادث آسیب‌زای مشابهی را از سر گذرانده‌اند. اصول گروه‌درمانی یالوم توانسته است آنچه را دربارۀ روند گروه‌درمانی مهم است، صرف نظر از نوع درمان مشخص کند.

در بررسی کار گروهی یالوم، متوجه اهمیت این کار برای بسیاری از مردم می‌شوید. اگر به پیگیری درمان گروهی فکر کرده‌اید، این متن به شما اطلاعاتی می‌دهد تا تصمیمی آگاهانه بگیرید و ممکن است شما را در تصمیم‌گیری برای قدم برداشتن به سمت جلو یاری کند.

افراد از طریق شرکت در جلسات گروه‌درمانی یاد می‌گیرند

توانایی یادگیری از طریق جلسات گروه‌درمانی از اهمیت بالایی برخوردار است. گروه‌درمانی به شما این امکان را می‌دهد که از طریق تعامل با سایر اعضای گروه یاد بگیرید. می‌توانید آزادانه دربارۀ مشکلات و کشمکش‌های خود صحبت کنید. سایر اعضای گروه نیز ممکن است فکرهایی داشته باشند یا بتوانند به شیوه‌هایی خاص با شما ارتباط برقرار کنند.

بسیاری از مردم با شنیدن داستان‌های دیگران یاد می‌گیرند. تشخیص کارهایی که اشتباه انجام می‌دهید همیشه آسان نیست، اما تشخیص اشتباه دیگران می‌تواند راحت‌تر باشد. توانایی برقراری ارتباط با دیگران در گروه می‌تواند در تشخیص برخی موارد خاص  در رابطه با رفتارتان به شما کمک کند. خیلی ساده، با مشاهدۀ دیگران در گروه یا شنیدن داستان‌های آنها می‌توانید پیشرفت کنید.

گروه‌درمانی این امکان را به شما می‌دهد که از دیگران یاد بگیرید و به دیگران کمک کنید. قرار است میان افرادی باشید که مشکلاتِ پیش روی شما را درک می‌کنند. این گروه متشکل از افرادی با مشکلات مشابه است و همه به دنبال رسیدن به اهداف یکسانی هستند. همکاری با یکدیگر می‌تواند دستیابی به این اهداف را ساده‌تر کند.

رسیدن به دیدگاهی جدید

یکی دیگر از مزایای احتمالی گروه‌درمانی این است که دیدگاه جدیدی از شرایط خود به دست می‌آورید. تمام افراد گروه قادرند به طریقی با شرایط شما ارتباط برقرار کنند، البته افراد تجربیات مختلفی برای به‌اشتراک‌گذاری دارند. برخی افراد تجربیات خود را از دیدگاهی متفاوت با آنچه شما انتظارش را دارید به اشتراک می‌گذارند.

 ممکن است از اعضای گروه بازخورد یا حمایت نیز دریافت کنید. آنها ممکن است پیشنهادات، نظرات یا ایده‌هایی داشته باشند که شما حتی به فکرتان هم نرسیده. این کار از این جهت مفید است که می‌توانید از زاویه‌ای متفاوت به مشکلات خود نگاه کنید. یادگیری نحوۀ برخورد با مشکلات به شیوه‌ای جدید ممکن است همان چیزی باشد که برای مدیریت موفقیت‌آمیز علائم خود به آن نیاز دارید.

گروه‌درمانی به شما نشان می‌دهد که تنها نیستید

این حقیقت که تنها نیستید می‌تواند در زندگی شما تغییر ایجاد کند. مشکلات سلامت روان باعث می‌شود افراد احساس انزوا کنند. اگر احساس می‌کنید در زندگی تنها هستید، گروه‌درمانی کاملاً مناسب شما است. مهم است بدانید افرادی را دارید که بهزیستی شما برای آنها اهمیت دارد. گروه‌های درمانی اغلب صمیمی و متحد می‌شوند و به‌خوبی از یکدیگر مراقب می‌کنند.

همچنین، جای خوشحالی دارد وقتی می‌بینید افرادی درگیر همان مشکلات شما هستند. ممکن است احساس کرده باشید به خاطر مشکلاتتان عجیب و غیرعادی هستید. چه درگیر افسردگی و چه مشکلات دیگر باشید، به‌راحتی می‌توانید خودتان را غیرعادی تصور کنید. شرکت در گروه‌درمانی می‌تواند چشمان شما را به این حقیقت باز کند که افراد بسیاری با همین مشکل شما مواجه‌اند.

همچنین، ممکن است به‌واسطۀ داشتن دیگران در زندگی خود به امید بالایی دست یابید. گروه‌ها معمولاً متشکل از افرادی هستند که در مقاطع مختلفی از زندگی قرار دارند. برخی تازه اقدام به شروع درمان کرده‌اند و برخی نیز مدت‌هاست با موفقیت بر مشکلات خود فائق آمده‌اند. مشاهدۀ افرادی که با موفقیت بر افسردگی یا دیگر مشکلات غلبه کرده‌اند می‌تواند به شما امید دهد.

گروه‌درمانی به بهبود مهارت‌های اجتماعی کمک می‌کند

طبیعی است که افرادِ نیازمند درمان دچار اضطراب اجتماعی باشند. اگر مبتلا به اضطراب یا افسردگی هستید، موقعیت‌های اجتماعی ممکن است برایتان مشکل باشد. مشکلات اجتماعیِ برخی افراد به‌قدری جدی است که حتی تصور تعامل با دیگران نیز برایشان سخت است. شرکت در جلسات گروه‌درمانی می‌تواند به حل این مشکل کمک کند.

جلسۀ گروه‌درمانی مکان امنی است که در آن می‌توانید تعامل با دیگران را مجدداً یاد بگیرید. در گروه‌درمانی می‌توانید مهارت‌های اجتماعی خود را توسعه دهید و این جلسات را می‌توان به محیط دنیای واقعی تبدیل کرد. وقتی در جلسات گروه‌درمانی شرکت می‌کنید، نباید از شکست بترسید. تمام اعضای گروه سختی‌های توسعۀ مهارت‌های اجتماعی را در ابتدای راه می‌دانند. آنها از تلاش‌های شما حمایت می‌کنند و شما نیز با گذشت زمان پیشرفت خواهید کرد.

زمانی که معاشرت با گروه طبیعی جلوه می‌کند، در موقعیت خوبی قرار می‌گیرید. این امکان وجود دارد که وقتی در جامعه هم حضور می‌یابید بتوانید رفتارهای اجتماعی خود را بهبود ببخشید. وقتی با دیگران صحبت می‌کنید، احساس اعتمادبه‌نفس بیشتری دارید و این می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد. این تمرین بسیار خوبی برای کسانی است که می‌خواهند نحوۀ تعامل با دیگران و برقراری ارتباط با مردم را یاد بگیرند.

هرکس که دچار اضطراب اجتماعی است می‌تواند از شرکت در جلسات گروه‌درمانیِ کنترل‌شده بهره ببرد. این روشی درست و امتحان‌شده برای کمک به پیشرفت افراد است. حتی اگر در جلسات گروه‌درمانی کوچکِ سه یا چهار نفره شرکت کنید، باز هم به خودتان کمک کرده‌اید. شرکت در جلسات گروه‌درمانی تجربۀ باارزشی است که در افزایش مهارت‌های اجتماعی به بسیاری از افراد کمک کرده است.

گروه‌درمانی می‌تواند تجربه‌ای ‌پالایشی باشد

به‌اشتراک‌گذاری چیزی با افراد گروه می‌تواند صرفاً تجربه‌ای بسیار پالایشی باشد. همه دنبال فرصتی برای بیان مشکلات خود هستند. توانایی به‌اشتراک‌گذاری احساسات و فعالیت‌های خود با کسانی که شرایط شما را درک می‌کنند تجربۀ باارزشی است. این کار می‌تواند به شما کمک کند استرس را کنار بگذارید و بخش مهمی در درمان محسوب می‌شود.

بسیاری از افراد به همین دلیل به دنبال شرکت در جلسات گروه‌درمانی‌اند. همچنین، جالب است بدانید که داستان شما و پشتکارتان در مواجهه با سختی‌‌ها می‌تواند به توانمندسازی سایر اعضای گروه نیز کمک کند. گروه‌درمانی سیستم حمایتی فوق‌العاده‌ای است که به پیشرفت شما در زندگی کمک می‌کند. گروه‌درمانی جایی است که می‌توانید استرس، احساس گناه، درد و غم خود را کنار بگذارید. اعضای گروه در کنار شما خواهند بود و درمانگر نیز در آنجا حاضر است تا همۀ شما را در مسیر این فرایند، بدون هیچ مشکلی هدایت کند.

درمان آنلاین برای برخی افراد مناسب‌تر است

اگر تصور گروه‌درمانی شما را نگران می‌کند، می‌توانید گزینۀ درمان آنلاین را انتخاب کنید. درمان آنلاین بسیار مفید است و در رفع مشکلات به شما کمک می‌کند. از داخل خانۀ خودتان می‌توانید در درمان شرکت کنید و همه‌ چیز خیلی محرمانه است. درمان آنلاین روشی محتاطانه و مطمئن برای دستیابی به کمک مورد نیازتان است.

بسیاری از افراد، با وجود گزینه‌های دیگر، باز هم تصمیم می‌گیرند از درمان آنلاین استفاده کنند. خوب است بدانید درمان آنلاین گزینۀ بسیار دردسترس و انعطاف‌پذیر است و به شما این امکان را می‌دهد که هر زمان لازم باشد درمان دریافت کنید. حتی می‌توانید در مواقعی که کلینیک‌های درمانیِ معمول تعطیل هستند، ساعت‌ها با درمانگر خود صحبت کنید.

اگر احساس می‌کنید به کمک نیاز دارید، اصلاً تردید نکنید. درمانگران با شما کار می‌کنند تا بر مشکلاتتان فائق آیید و پیشرفت چشمگیری خواهید کرد. داشتن چنین متخصصانی در کنار خود عالی است، پس هیچ‌وقت احساس نکنید که باید به‌تنهایی با مشکلات خود مواجه شوید.

نوشتۀ ماریتا اندرو-ساش، مددکار اجتماعی بالینی رسمی و مستقل، دارای گواهی گروه‌درمانگری، عضو انجمن روان‌درمانی گروهی آمریکا، و فاروق محی‌الدین، پزشک، دارای گواهی گروه‌درمانگری، عضو انجمن روان‌درمانی گروهی آمریکا

مجسمه‌های خلق‌شده به دست برونو کاتالانو با نام رهسپاران (مسافران)، حس‌و‌حال سالی را که گذشت تا حدی نشان می‌دهند. در این یک سال چه چیزی را از دست داده‌ایم؟ چه حفره‌هایی درون خودپنداره‌مان دهان باز کرده‌اند؟ در خانواده‌های‌مان چطور؟ در وجود افراد رنگین‌پوست یا سفید‌پوست وضعیت چطور است؟ برای آن‌هایی که زندگی‌شان به خاطر فجایع آب‌و‌هوایی کله‌پا شده است چگونه بوده است؟ برای مهاجران چطور؟

عوامل وجودی همیشه بخش لاینفک کار ما بوده‌اند، اما تقریباً هرگز به اندازۀ یک سال اخیر پر رنگ نبوده‌اند. در کنفرانس ای‌جی‌پی‌ای کانکت ۲۰۲۰، ضیافت شام سالیانۀ جامعۀ روان‌درمانی گروهی ایالت‌های ساحلی برگزار شد. نیمی از افرادی که سر میز ما نشسته بودند به کووید ۱۹ مبتلا شدند. خوشبختانه هیچ‌کس فوت نکرد. آمار فوتی‌های کووید ۱۹ در کشور ما کماکان رکوردهای وحشتناکی را ثبت می‌کند و تا لحظۀ نگارش این مطلب بیش از نیم میلیون نفر فوتی داشته‌ایم. اگر به مرگ تک‌تک این افراد و تأثیر هر مرگ بر اطرافیان هرکس بیاندیشم، فقدان‌ها تکان‌دهنده‌اند.

اما کووید ۱۹ تنها همه‌گیریِ رخ‌داده نبوده است. آیه‌‌ای مقدس در کتاب اعمال رسولان (۱۸:۹) همیشه برای‌مان جالب بود: «بگذارید پوسته‌ها از چشمان‌مان فرو ریزند». قتل وحشیانۀ جورج فلوید باعث فرو ریختن این پوسته‌ها از جلوی چشمان بسیاری شد (ای کاش می‌توانستیم بگوییم از جلوی چشمان همه). من (ماریتا) در دانشکدۀ مددکاری اجتماعی دانشگاه هاوارد چند واحد گروه‌درمانی تدریس می‌کنم. واقعیت زندگی بسیاری از دانشجویان سیاه‌پوستم از لحاظ برخورد پلیس، خدمات درمانی و مواردی از این دست متفاوت از واقعیت زندگی من است. یکی از همکاران سفید‌پوستم اخیراً می‌گفت: «احساس می‌کنم کور بوده‌ام!» به گفتۀ تونی موریسون[1] «آمریکایی‌ها سفید‌پوست‌‌اند؛ هرکسی غیر از این بیگانه‌تبار است». ما خواهان کمک به ایجاد دنیایی هستیم که در آن همه فرصت درخشیدن پیدا ‌کنند. درغیراین‌صورت، همگی محکوم به فناییم. می‌توانیم کور بودن را انتخاب کنیم یا اینکه حقیقت چیزها را از نزدیک و دقیق ببینیم. انتخاب با ما است.

این موضوع به سومین دغدغۀ وجودی برجسته‌شده توسط همه‌گیری اخیر، یعنی چندقطبی شدن این کشور، ارتباط دارد. در یکی از مقالات اخیر روزنامۀ واشنگتن‌پست نوشته شده است که «برخی از روان‌شناسان، گسترشِ باور به تئوری توطئۀ کیو اِنان[2] و افزایش تفکر مبتنی بر توطئه را به نوعی همه‌گیری جهانی تشبیه کرده‌اند». اعضای خانواده و دوستان به موجب این ایدئولوژی از هم دور می‌شوند و بین‌شان فاصله می‌افتد. این شکاف سیاسی باعث تشدید حس انزوا و اضطراب وجودی می‌شود.

اتخاذ دیدگاهی وجودی چطور می‌تواند به گروه‌درمانی در این دوران دشوار کمک کند، که زمانی است که رهبران و اعضای گروه‌ها با بحران‌های وجودی یکسانی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؟ توانایی‌مان برای زندگی در فضای همیشگی انکار از ما گرفته شده است. نخست، «روان‌درمانی وجودی» چیست؟ یالوم (۱۹۸۰) درمان وجودی را چنین تعریف می‌کند: «رویکردی پویا به درمان که متمرکز بر دغدغه‌هایی است که ریشه در وجود فرد دارند». از نظر او دغدغه‌های وجودی اصلی عبارتند از: تنهایی، آزادی، مسئولیت، حق انتخاب، معنا، بی‌معنایی (پوچی)، فقدان و مرگ.

همانطور که گفته شد، سایۀ فقدان‌ها و مرگ یا ترس از مرگ طی یک سال اخیر پررنگ‌تر شده است. کمک به اعضای گروه‌مان برای سوگواری در بحبوحۀ فقدان‌های متوالی امری مهم است. همچنین، همۀ ما میزان متفاوتی از انزوا و تنهایی را احساس می‌کنیم. برای برخی از اعضای گروه، شرکت در جلسۀ گروهی می‌تواند مهم‌ترین منبع ارتباطی باشد که در طول هفته احساسش می‌کنند. ازآنجایی‌که ما انسان‌ها از نخستین لحظۀ ادراک زندگی تا آخرین لحظۀ آن به ارتباط با دیگران نیاز داریم، تمرکز بر چگونگی مدیریت این پریشانی و اضطراب توسط اعضای گروه امری ضروری است. درمانگر وجودی بر مفهوم حضور کامل با دیگرانی که در خانه یا گروه با آنها در ارتباط هستیم تأکید می‌کند. تنها راه حضور کامل، در تماس بودن با دغدغه‌های وجودی خودمان است.‌

کشف و تقویت این ظرفیت در اعضای گروه با کاوش بی‌معنایی یا پوچی نیز ارتباط دارد. مارتین بوبرِ فیلسوف می‌گوید «زندگی واقعی چیزی جز ملاقات با دیگران نیست». پی بردن به اینکه واقعاً برای دیگر اعضای گروه مهم هستید خود نوعی تجربۀ متحول‌کننده است. گروه‌درمانگر نقش قابله‌ای را به خود می‌گیرد که حضوری کامل در جلسات دارد اما با هدف ویژۀ کمک به دیگران در زایش چیزی که در درون‌شان دارند. با‌این‌حال، درمانگر پیش از آنکه بتوانند حضوری کامل برای دیگران داشته باشد، باید یاد بگیرد که در پیشگاه خود کاملاً حاضر باشند.

 پل تیلیش شاید برجسته‌ترین الهی‌دان قرن بیستم و محبوب بسیاری از متخصصان سلامت روان است. او از آلمان نازی فرار کرد و در دانشگاه شیکاگو مشغول تدریس شد. من (ماریتا) و گروهی از دانشجویان فرصت یافتیم در یکی از روزهای تعطیل با این مرد بزرگ گفتگویی داشته باشیم. آنقدر مضطرب بودم و جریان فکرم مسدود شده بود که چیز زیادی به خاطر ندارم، اما کتاب اصلی او، یعنی جرأتِ بودن، در خاطرم مانده است. او معتقد بود که همۀ انسان‌ها مضطرب هستند. به ما آموخت به منظور دستیابی به جرأت لازم برای زیستنی تمام و کمال با وجود این اضطراب، به قدرتی برتر (یا شاید گروهِ درمانی‌مان) نیاز داریم. او اضطراب را به دو بخش تقسیم کرد: جرأت تماماً تنها بودن و موضع گرفتن و جرأت عضوی از یک زوج، گروه یا جامعه بودن. خودمختاری و صمیمیت: آیا اینها خلاصۀ همان چیزهایی نیستند که در گروه‌های درمانی روی آنها کار می‌کنیم؟ زندگی جرأت‌مندانه و اصیل در هر برهه از تاریخ بشر نوعی چالش بوده بوده است، و همۀ ما زمانی بهتر از عهدۀ این کار بر می‌آییم که در پیوند با دیگران باشیم. ای کاش تک‌تک‌ انسان‌ها عضو یک گروه درمانی خوب ‌بودند و فرصت شرکت در جلسات هفتگی آن را داشتند.

دغدغۀ وجودی دیگر به آزادی، مسئولیت و انتخاب مربوط می‌شود. افراد زیادی در به ‌دست گرفتن عاملیت زندگی‌شان مشکل دارند. مثلاً، یکی از اعضای گروه شب قبل از جلسۀ گروه‌درمانی خواب دیده بود که در مهمانی حاضر است که جفری دامر[3] می‌خواهد مخ او را بزند. دوستانش به او هشدار می‌دادند که دامر قاتل سریالی است و نباید با او جایی برود، اما او که مایل به هم‌خوابی با دامر بود، همراه او می‌رود! این دختر به خاطر آن‌که افراد نامناسبی را برای دوستی انتخاب می‌کرد برای درمان مراجعه کرده بود و چه خوابی بهتر از این برای تعریف کردن در گروه که بتواند حاکی از علت پیوستن فرد به گروه‌درمانی باشد. چه تعداد از ما در رابطه با انتخاب‌کنندۀ درونی‌مان، یعنی همان عاملیتی که در تصمیم‌گیری‌هایمان داریم، نیاز به کمک داشته‌ایم؟ ما در گروه‌های‌مان امید داریم که به افراد کمک کنیم تا خود حقیقی‌شان را از پیله‌ای که برای حفاظت دور خودشان تنیده‌اند، دیوار خشمی که پشت آن مخفی شده‌اند یا زره‌ي دفاعی که برای سر کردن روز و شب‌ به دست گرفته‌اند، رها کنند. ما به افراد در یافتن صداهای درونی و حقایق‌شان برای تصمیم‌گیری‌های بهتر کمک می‌کنیم. این همان چیزی است که موجب رهایی ماست. مادامی که به خود حقیقی‌مان دست نیابیم، به آزادی واقعی دست نخواهیم یافت.

برای دوستان و مراجعان رنگین‌پوست‌ این مسئله ابعاد اضافۀ دیگری دارد. تمیر رایس، پسر دوازده‌سالۀ سیاه‌پوستی که در پارک مشغول بازی با تفنگ اسباب‌بازی بود، در عرض دو ثانیه پس از رسیدن مأموران پلیس به ضرب گلوله‌ کشته شد. دو ثانیه. سوگیری ضمنی پدیده‌ای واقعی، نیرومند و عمدتاً ناخودآگاه است. افراد رنگین‌پوست هنگام خروج از منزل‌ باید محاسبه‌های متفاوتی انجام دهند. یکی از دوستان رنگین‌پوستم تعریف می‌کرد هنگام خروج از منزل مراقب است که گواهینامه، کارت ماشین یا سایر مدارکش را در مکانی در دسترس قرار دهد تا اگر پلیس جلوی او را گرفت، دم دست و در معرض دید پلیس باشند. به کودکان سیاه‌پوست یاد داده می‌شود در فروشگاه‌ها وسیله‌ای را برای دیدن از سر جایش برندارند یا قبل از ترک فروشگاه بسته‌‌‌اش را باز نکنند. والدین سیاه‌پوست در مقایسه با والدین سفید‌پوست گفتگوهای متفاوتی با کودکان‌شان دارند. مسئلۀ آزادی، انتخاب، و عاملیت می‌‌تواند بسته به رنگ پوست‌تان ماهیتی بسیار متفاوت داشته باشد. تمیر رایس هیچ فرصتی برای عاملیت پیدا نکرد.

مراجعه‌کننده‌ای که بیش از پنج دهه تقریباً هیچ رابطۀ نزدیکی را تجربه نکرده بود، این رؤیا را دیده بود: در حال شنا در اقیانوس دو نفر را می‌دید که می‌توانستند او را نجات دهند. یکی خواهرش بود که او می‌خواست به سمتش برود، اما به‌شدت از اینکه چه چیزی ممکن است زیر آب باشد واهمه داشت. چه چیزی در زیر آب در کمین است؟ کدام ترس‌ها مانع از پیوندهایی می‌شوند که به آنها نیاز داریم؟ آزمایش‌های «چهرۀ بی‌ حالت» دکتر ادوارد ترونیک را در یوتیوب (۲۰۱۶) مشاهده کنید. واضح است که ما از نخستین لحظۀ ادراک زندگی تا آخرین لحظۀ آن به پیوندهای مناسب با حداقل چند انسان دیگر نیاز داریم. می‌دانیم که نگاه‌های خوب دیگران اثر عصب‌شناختی عمیقی بر ما دارد. افرادی کمی در انزوا به کامیابی می‌رسند.

آیا می‌توانیم اضطراب ناشی از این همه‌گیری‌ها را تحمل کنیم؟ در این شرایط چطور بهترین خودمان را حفظ کنیم؟ کووید-۱۹ مسئلۀ تنهایی را به‌شدت پیچیده کرده است. من (ماریتا) به افرادی فکر می‌کنم که‌ بدون دلگرمی حضور عزیزان‌شان و در تنهایی در اثر این بیماری جان می‌دهند. افراد بسیار زیادی از نگاه‌های خوبی که همۀ ما برای پشت سر گذاشتن این شرایط دشوار به آنها نیاز داریم، محروم‌اند. ملاقات‌های مجازی‌مان از طریق برنامه‌هایی مانند زوم باید چنین کارکردی داشته باشند، اما این ملاقات‌ها نمی‌توانند جایگزین حضور واقعی ما در کنار یکدیگر باشند. چقدر خوب بود اگر کنفرانس ای‌جی‌پی‌ای کانکت به صورت حضوری برگزار می‌شد! اما مانند ویکتور فرانکل در کتاب معروفش انسان در جستجوی معنا، باید معنا و پیوند را در هر موقعیتی که در آن قرار می‌گیریم به بهترین شکلی که می‌توانیم خلق کنیم.

اخیراً در یکی از گروه‌های درمانی ترکیبی، زنی که در ایرلند به فرزندخواندگی پذیرفته شده بود و در خانواده‌ای با مادری به‌شدت خودشیفته و ظالم و پدری منفعل و مهربان (که علی‌رغم مهربانی نتوانسته بود از او در برابر مادر محافظت کند) بزرگ شده بود، این رؤیا را برای گروه تعریف کرد. او دقیقاً قبل از شروع جلسات آنلاین به گروهِ درمانی ملحق شده بود. وی با یکی دیگر از اعضای گروه به نام رالف ارتباط برقرار کرد. رالف در کودکی به فرزندخواندگی پذیرفته شده و مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود. اعتیاد به شیشه و فقدان روابط معنادار در زندگی کانون تمرکز اصلی او در گروه درمانی بود. این زن در رؤیای خود به ایرلند بازگشت، همان جایی که خانواده‌اش کماکان در آنجا زندگی می‌کردند. در عالم رؤیا پشت فرمان ماشینی نشسته بود و در حال راندن در امتداد خیابان دوران کودکی‌اش بود. حین پارک کردن ماشین بیرون از خانۀ دوران کودکی‌اش، پدرش را می‌بیند که از خانه بیرون می‌آید و سوار ماشین خود می‌شود. حسش می‌گوید که پدرش می‌خواهد برای سرگرمی موردعلاقه‌اش یعنی شنا کردن، به دریا برود. ماشینش را پارک می‌کند و ناگهان متوجه می‌شود کل اعضای گروه، از جمله درمانگر در ماشینش حضور دارند. این غیرممکن است، چون ماشینش خیلی کوچک است (یک ماشین دلقکی[4])، اما کل اعضای گروه به نحوی داخل ماشین جا شده‌اند. او از ماشین خارج می‌شود و کل اعضای گروه هم به شکلی خنده‌دار به دنبال او از درهای مختلفی خارج می‌شوند که او از وجودشان بی‌‌اطلاع بوده است. اعضای گروه به سمت پدرش می‌روند که با تعجب خودرویش را متوقف کرده است و از دیدن او بسیار خوشحال شده است. او به سمت پدرش می‌دود و آنها یکدیگر را در آغوش می‌گیرند. اعضای گروه هم همین کار را می‌کنند. او درحالی‌که از خوشحالی اشک می‌ریزد، تک‌تک اعضای گروه را به پدرش معرفی می‌کند. آنها یکدیگر را در آغوش می‌گیرند و می‌بوسند، که البته اتفاقی عجیب محسوب می‌شود، چراکه پدرش فردی نیست که احساساتش را با بوسه و آغوش بروز دهد. پس از مدتی کوتاه، پدر به دخترش می‌گوید که باید برای شنا برود. اعضای گروه با دست تکان دادن با او خداحافظی می‌کنند. دختر به سمت خانۀ کودکی‌اش می‌رود تا مادرش را که در باغچه‌ ایستاده است ببیند. رالف رو به او می‌کند و طوری وانمود می‌کند که انگار در حال بستن کراواتی خیالی است. سپس به او چشمک می‌زند و در حالی که به سمت خانه‌ می‌رود می‌گوید «بیا انجامش بدیم».

تحولی که در نتیجۀ شرکت در گروه، در اعضا ایجاد می‌شود (حتی در جلسات مجازی) برای سوگواری با یکدیگر، ایجاد پیوندهای اصیل و معنادار در ماشین دلقکی‌مان و رقم زدن اوقاتی خوش و دیوانه‌وار همان نوش‌دارویی است که تک‌تک اعضا و همچنین رهبر گروه بدان نیاز دارند. امیدواریم که همۀ ما در انجام این کار مهم از یکدیگر حمایت کنیم و در مسیر رسیدن به روزهایی بهتر قدم برداریم.


[1] Toni Morrison (م: نویسنده، فمینیست، استاد دانشگاه و برنده جایزه ادبی نوبل اهل آمریکا که در حمایت از حقوق سیاه‌پوستان و زنان می‌نوشت)

[2] QAnon (م: تئوری توطئه‌ای مبتنی بر اینکه توطئه‌ای پنهان از سوی آنچه ادعا می‌شود «دولت پنهان در ایالات متحدۀ آمریکا» است علیه دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا و هواداران او در جریان است)

[3] Jeffery Dahmer (م: قاتل سریالی و متجاوز جنسی معروف اهل آمریکا)

[4] Clown car (م: نوعی خودروی بسیار کوچک که تعداد زیادی دلقک‌ در سیرک از آن پیاده می‌شوند و تماشاگران را شگفت‌زده می‌کنند)

منابع

Zero to Three (2016, March 25). Still Face Experiment with Dr. Edward Tronick [Video]
YouTube. https://www.youtube.com/watch?v=YTTSXc6sARg.
Yalom, I. (1980). Existential psychotherapy. New York, NY: Basic Books.