آیا دو مغز از یکی بهتر است؟
مقاله
تعداد مناسب درمانگر یا هدایتگر در گروههای درمانی (خصوصا چالش بین حضور یک و یا دو درمانگر در گروه) همواره مورد پرسش رواندرمانگران و محققان بودهاست. متنی که پیش رو دارید، ترجمهٔ بخشهای منتخبیست از مقالهای که به قلم دنیس کیویلیان و ژوزف مایلز در ژورنال «پویاییهای گروه: نظریه، پژوهش، و عمل» در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است. این پژوهش به بررسی ارتباط بین تعداد درمانگران و اعضای گروه، با جو گروه و رضایت اعضا پرداخته و موارد فوق را در ۳۲ گروهِ درمانیِ نیمهساختاریافته برای نوجوانان مورد ارزیابی قرار داده است.
«کو-لیدرشیپ یا همدرمانگری نوعی روش رهبری گروهدرمانی را توصیف میکند که در آن دو درمانگر در گروه حاضر بوده و برای تسهیل تعاملات معنیدار بین اعضای گروه با یکدیگر همکاری میکنند. این روش در مقابل روش تکدرمانگری قرار دارد که در آن مسئولیت تسهیل تعاملات اعضای گروه تنها به عهدهٔ یک درمانگر است. همدرمانگری حداقل از دههٔ ۱۹۲۰ که آلفرد آدلر از این روش در کلینیکهای خود در وین استفاده کرد معمول بوده و امروزه به طور گسترده در حوزههای مختلف بهداشت روان استفاده میشود. این روش اغلب در آموزش رواندرمانگران گروه نیز به کار برده میشود و تحقیقات نشان داده روش همدرمانگری ترجیح اکثر گروهدرمانگران است.»
«همدرمانگری میتواند فرصتی را برای مدلسازی تعاملات بینفردی سالم فراهم کند. همچنین افزایش دامنهٔ مشاهدات در گروه، ایجاد گسترهٔ بزرگتری از واکنشهای انتقال، کاهش اضطراب درمانگران، و افزایش عینیت درمان از دیگر فوائد ذکرشده در ادبیات رواندرمانی برای آن هستند.» … «اما علیرغم مزایای ذکر شده و استفادهٔ گسترده از همدرمانگری در مقایسه با تکدرمانگری، برخی از معایب بالقوه نیز در این ساختار رهبری گروه وجود دارد. به عنوان مثال، این روش ممکن است نوعی استفادهٔ ناکارآمد از منابع بهداشت روان و هدررفت منابع باشد. ایجاد رقابت بین همدرمانگران و الگوسازی احتمالی نوعی تعاملات ناسالم نیز از دیگر خطرات بالقوهٔ آن ذکر شده اند.» … «در پژوهش حاضر، با توجه به فقدان منابع و پژوهشهای بالینی در این خصوص، محققین سعی کردهاند با طراحی مطالعهای به بررسی تاثیر تعداد درمانگران در گروه روی مواردی چون جو گروه و رضایت اعضا بپردازند.»
«از آنجا که تحقیقات نشان داده است جو گروه روی نتیجهبخشی درمان بر اعضای گروه اثر داشته، و ضمنا یک عامل واسط بین نوع رهبری گروه و اثربخشی درمان است، پژوهش حاضر به این سوال پرداخته که نوع رهبری گروه (تکدرمانگری یا همدرمانگری) چه اثری روی جو گروه خواهد داشت. ضمناً، میدانیم که رضایت اعضای گروه از تجربهٔ گروهی آنها نیز با نتیجهبخشی درمان ارتباط دارد. پس چگونگی ارتباط ساختار رهبری با رضایت اعضای گروه هم مورد سوال پژوهشگران قرار گرفته است.» … «علاوه بر این، با توجه به این که تحقیقات قبلی نشان داده است اندازهٔ گروه ممکن است بر عملکرد گروه تأثیر بگذارد، و این احتمال که ساختار رهبری گروه ممکن است برخی از اثرات منفی ناشی از ارتباط با یک گروه بزرگتر را کاهش دهد، هدف دوم مطالعهٔ حاضر بررسی تعامل احتمالی ساختار رهبری و تعداد اعضای گروه، در ارتباط با فاکتورهای جو گروه و رضایت اعضای گروه بوده است.»
«اولین مجموعه فرضیات این مطالعه بیانگر این است که تجربیات اعضای گروه در مورد جو گروه، و رضایت اعضای گروه، در گروههای دارای دو درمانگر بهتر خواهد بود. به طور خاص، فرض شده جو گروه در این گروهها واجد تعامل بیشتر و اجتناب و تعارض کمتر باشد. بعلاوه، پیشبینی شده اعضای گروه در گروههای دارای دو درمانگر، ابراز کنند رابطهٔ بهتری با گروه داشتند و مزایای بیشتری را از درمان خود کسب کردند.» … «دومین مجموعه از فرضیات مطالعه، بیانگر این است که تجربهٔ اعضای گروه از جو گروه، و رضایت اعضای گروه، در گروههای کوچکتر در مقایسه با گروههای بزرگتر بهتر است. به طور خاص، فرض شده یک رابطهٔ معنیدار و معکوس بین اندازهٔ گروه و میزان تعاملات، و روابط مثبت و قابلتوجهی بین اندازهٔ گروه و دو عامل میزان اجتناب و میزان تعارض وجود خواهد داشت. علاوه بر این، فرض شده بین اندازهٔ گروه و نمرهدهی اعضای گروه به دو عامل رابطهشان با گروه و سودمندی درمان، رابطهٔ معکوس و معنیدار وجود داشته باشد.» … «در آخرین مجموعه فرضیات مطالعه نیز حدس زده شده در گروههایی که یک درمانگر دارند افزایش اندازهٔ گروه با افت جو گروه همراه خواهد بود و اعضا نیز احساس رابطهٔ بدتر و بهرهوری کمتری از گروه دارند، اما در گروههای دارای دو درمانگر افزایش اندازهٔ گروه با بهبود جو گروه و نظر مثبتتر اعضای گروه نسبت به ارتباط خود با گروه و مزایای درمان همراه باشد.»
«به طور خلاصه، نتایج مطالعه از تمامی فرضیات اولیه بطور نسبی حمایت نموده است. محققین دریافتند اعضای گروههای دارای دو درمانگر نتایج درمانی بهتری نسبت به گروههای دارای یک درمانگر دارند. اما هیچ رابطهٔ معنیداری بین روش رهبری گروه و هیچیک از متغیرهای جوگروه، یا رابطهٔ اعضا با گروه پیدا نشد. همراستا با فرضیات خود، محققین مشاهده کردند افزایش اندازهٔ گروه با کاهش تعاملات و افزایش تعارضات همراه است. اما با این حال، رابطهٔ قابلتوجهی بین اندازهٔ گروه و میزان اجتناب اعضا، رابطهشان با گروه، یا نتایج مفید درمان پیدا نشد. نهایتاً، دیده شد در گروههای دارای دو درمانگر، با افزایش اندازهٔ گروه، اجتناب افزایش یافته و نمرهٔ رابطه با گروه کاهش مییابد. اما در گروههای دارای یک درمانگر، با افزایش اندازهٔ گروه، اجتناب کاهش یافته و نمرهٔ رابطه با گروه افزایش پیدا میکند. لکن با این حال، اثر تعامل بین دو عامل ساختار رهبری گروه و اندازهٔ گروه بر روی میزان تعامل، تعارض، یا منافع درمان معنیدار نبود.»
در نهایت نیز پژوهشگران توصیه کردهاند «با وجود برخی محدودیتها، نتایج این مطالعه کاملاً به نفع استفاده از دو درمانگر در درمانهای گروهی بوده است. خصوصاًدر گروههای بزرگتر اگر درمانگران گروهی نمیتوانند از این روش استفاده کنند، ممکن است لااقل پایین نگاه داشتن تعداد اعضا در گروه یک گزینهٔ مفید باشد.»
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!