سه مزیت گروهدرمانی نسبت به درمان فردی
مقاله
آیا در دام مشکلات ارتباطی تکراری و قدیمی افتادهاید و بارها و بارها یک اشتباه را تکرار میکنید؟
درمان فردی به بهترین نحو کمکتان میکند پیشینه، ترسها و ناامنیهای خود را درک کنید. فرصت هیجانانگیزی برایتان فراهم میکند تا ببینید چگونه گذشته بر حالتان اثر میگذارد. با وجود این، اگر دنبال برقراری روابط صمیمیتر و بادوامتر هستید، درمان فردی اغلب کافی نیست. صرف باز کردن مسیرهای جدید در ارتباط و صمیمیت برای بسیاری از افراد کافی نیست.
برخلاف درمان فردی، گروهدرمانی بر روابط تمرکز دارد. در جلسههای فردی، درمانگران گزارش بیماران را از رویدادها دریافت میکنند. این گزارشها ممکن است اغراقآمیز، تحریفشده یا کاملاً غیرواقعی باشند. با وجود این، درمانگران در گروه نمایش زندۀ مشکلاتی را که در روابط دارید مشاهده میکنند. میبینند که چه زمانی اضطرابتان ناگهان افزایش مییابد، به تغییرات زبان بدنتان توجه میکنند و میبینند که چگونه با تبادلهای صمیمی تحریک میشوید.
به عبارت دیگر، در گروهدرمانی هر مشکلی که در فضای بین شما و دیگری روی دهد، بلادرنگ در معرض نمایش قرار دارد و درمانگر آمادهی کمک است.
آنچه در زندگی روی میدهد در گروه هم روی میدهد
گروه قدرت دگرگونکنندۀ خود را از تمرکز بر اینجا و اکنون میگیرد. در گروهدرمانی، علاوه بر بررسی گذشته، توجهتان به افکار و احساساتی که در لحظه دارید، بهویژه احساساتی که در مورد همگروهیهایتان تجربه میکنید، جلب میشود.
البته کار سادهای نیست. در حقیقت وقتی گروه را پیشنهاد میدهم، تقریباً همهی بیماران اعتراض میکنند:
«چطور ممکن است در مورد غریبهها احساسی داشته باشم؟»
«چرا باید احساسات شخصیام را جلوی دیگران ابراز کنم؟»
«وقتی در موقعیتهای گروهی صحبت میکنم، قفل میکنم. هیچچیزی را احساس نمیکنم.»
چه متوجه باشید و چه نباشید، همواره به دیگران احساس دارید. این احتمال وجود دارد که دیگران هم به این احساسات پی ببرند.
برای مثال همان لحظهای که با کسی وارد آسانسور میشوید، موجی از احساسات را در مورد آن شخص تجربه میکنید.
آیا در کنار او احساس امنیت میکنید؟
آیا برایتان جذاب است؟
لبخند میزنید؟ از تماس چشمی اجتناب میکنید؟ احساس خوبی ندارید؟
با توجه به این احساسها و بررسی بیشتر آنها، به فرافکنیهای خود پی خواهید برد.
آیا این شخص شما را به یاد دوستی قدیمی میاندازد؟
یا یکی از معلمهای ترسناک دبیرستان؟
یا عشق اولتان؟
نخستین گام به سوی زندگی کاملتر در لحظه این است که احساسات خود را درک کنید؛ این کار به اینجا و اکنون انتقالتان میدهد و بلافاصله سطح هماهنگیتان را با دیگران بالاتر میبرد.
قرارداد گروهی
بعد از اینکه متوجه شدید احساستان به یکی از اعضای گروه چیست، باید کارهای دیگری هم انجام دهید. بهترین راه برای تمرین تبادلهای اصیل و معنادار این است که افکار و احساسات خود را با دیگر اعضای گروه در میان بگذارید. با این کار، تجربۀ فرحبخشی از بودن در گروه به دست خواهید آورد و این قدرت را پیدا خواهید کرد که روابط صمیمیتان را در محیطی امن حفظ کنید. بهتدریج، میتوانید مهارتهای اجتماعیای را که در گروه پرورش دادهاید در دنیای بیرون به کار ببرید.
برای بهبود شیوۀ برقراری ارتباط و پیوند با دیگران، بهتر است در گروه:
- افکار و احساسات خود را در مورد دیگر اعضای گروه بیان کنید.
- تداعیها، خاطرهها یا رؤیاهایی را که بهواسطۀ روابط درون گروه برایتان زنده شدهاند با دیگران در میان بگذارید.
- به واکنشهایی که اعضای گروه به شما نشان میدهند صادقانه پاسخ دهید.
- احساس ناکامی خود را با پختگی بروز دهید و از حملههای کلامی خودداری کنید.
- از ریسکهای هیجانی استقبال کنید؛ از ناحیهی امن خود بیرون بیایید.
درمانگر با ایجاد محیطی امن و ساختارمند، به اعضای گروه این احساس را میدهد که خود را به فرد مطمئنی سپردهاند. با این هدف از اعضای گروه درخواست میشود:
- خارج از گروه با سایر اعضا تماس اجتماعی برقرار نکنند.
- محرمانگی را رعایت کنند.
- بهموقع در جلسهها حضور یابند.
- هزینۀ جلسهها را بهموقع پرداخت کنند.
- تا جایی که میتوانند در جلسهها غیبت نکنند.
بهعلاوه، برای اینکه حتماً نهایت آزادی هیجانی را با گروهدرمانگر خود تجربه کنید، بهتر است:
- احساسی را که به او دارید (یعنی یأس، محبت و غیره) بیان کنید.
- ترسها و نگرانیهایی را که در مورد گروه دارید به درمانگر بگویید.
- در هنگام نیاز، از درمانگر کمک یا راهنمایی بگیرید.
گروه در عمل
استیون، کارگزار املاک موفقی که به ستارههای راک شبیه بود، از مدتها پیش رابطۀ عاشقانۀ موفقی نداشت. این موضوع خیلی من را گیج کرده بود. در جلسههای فردی جذاب، باملاحظه و شوخطبع بود و هوش هیجانی بالایی داشت. پس چرا زنها از او میگریختند؟
پس از چند هفته، از استیون خواستم به یکی از گروههایم بپیوندد. مخالفت کرد: «چی؟ احساسات شخصیام را با غریبهها در میان بگذارم؟ نه، مرسی.» توضیح دادم که تا زمانیکه نبینم چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکند نمیتوانم به او کمک کنم که روابط بهتری را شکل دهد. با خندهای بلند گفت: «فراموشش کن. گروه برای من ساخته نشده است.»
پاسخ دادم: «تو از من میخواهی به تو کمک کنم مشکلات ارتباطیات را حل کنی. با این شرایط نمیتوانم این کار را انجام دهم. داری پولت را هدر میدهی.»
با بیمیلی قبول کرد.
در 15 دقیقۀ اولی که وارد گروه شد، از آنچه دیدم حیرت کردم. استیون با آرامش و بهراحتی با مردان گروه ارتباط برقرار کرد. اما در برابر زنها خشک و بیروح، غیرصمیمی و گستاخ بود. برای پوشاندن ناامنیای که در برابر زنها احساس میکرد، نقاب دروغینی به چهره زد که افتضاح از آب در آمد.
بدیهی است که واکنش زنان گروه آینۀ واکنش زنان زندگی او بود. در برخورد اول از استیون خوششان آمد، اما هرچه بیشتر حرف زد بیشتر حوصلهشان را سر برد. استیون بیچاره، درست مانند حسی که در زندگیاش داشت، احساس کرد از طرف زنها آزرده و طرد شده است.
تا اینکه یکی از روزها، استیون با خبری ناراحتکننده به گروه آمد؛ مادرش در پی حملۀ قلبی در بیمارستان بستری شده بود.
استیون داستانش را تعریف میکرد و بعضیاوقات اشک در چشمانش جمع میشد و اعضای گروه تحتتأثیر قرار گرفته بودند. آنها ترسهای او را درک کردند و تجربههایشان را با او به اشتراک گذاشتند. استیون گوش داد و با حالتی طبیعی و صمیمی پاسخ داد؛ لحن مصنوعی و رفتار گستاخانهاش کنار رفت.
وقتی گروه گشودگیاش را تشویق کرد، استیون متوجه شد خود اصیلش به شدت از خود بدلیاش جذابتر است. یکی از زنها اعتراف کرد: «من این استیون را خیلی بیشتر دوست دارم. حاضرم در یک چشم به هم زدن با این استیون قرار بگذارم.»
هرچه تقویت مثبت بیشتری دریافت کرد، با صداقت و گشودگی بیشتری احساساتش را به اشتراک گذاشت. وقتی بهتدریج در گروه روابطی صمیمی شکل داد، اضطرابش از بین رفت و به سطح جدیدی از راحت بودن با دیگران دست یافت. کمی پس از آن، گزارش داد در دنیای بیرون بیشتر احساس اعتماد اجتماعی میکند.
سه مزیت گروهدرمانی نسبت به درمان فردی
- گروه بر روابط تمرکز میکند.
- گروهدرمانگران به نمایش زندهی مشکلات اجتماعی دسترسی دارند.
- گروه فضایی را برای یادگیری و تمرین شیوههای مؤثرتر برقراری ارتباط در اختیار اعضا قرار میدهد.
یادگیری نحوهی پذیرش صمیمیت
وقتی کاملاً در اینجا و اکنون زندگی کنید، در تقاطعی بین گذشته و آینده قرار میگیرید (که بهترین نقطۀ ورود به تغییر و رشد مثبت است). در گروه یاد میگیرید صمیمیت را بپذیرید، به احساساتتان احترام بگذارید و با مهارت و اصالت بیشتری با دیگران ارتباط برقرار کنید.
مهمتر از همه اینکه گروهدرمانی کمک میکند از شر الگوهای ارتباطی ناسالم و اضطرابهای اجتماعی خلاص شوید. همانطور که استاد راهنمایم دکتر لوئیس اورمونت، پدر رواندرمانی گروهی آمریکا اغلب میگفت: «اگر بتوانید در گروه انجامش دهید، در زندگی هم از پسش برمیآیید.» چه چیزی از این ارزشمندتر؟
دیدگاه خود را بنویسید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.