پنج شیوۀ افزایش توانمندی در روابط به کمک گروه‌درمانی

از احساس بیگانه بودن خسته شده‌اید؟ گروه‌درمانی به شما کمک می‌کند!

وقتی آهنگ موردعلاقه‌تان با سازی کوک نواخته می‌شود، می‌توانید لم بدهید و بدون حواس‌پرتی به موسیقی گوش کنید. اما اگر ساز کوک نباشد، حتی نوازندگان چیره‌دست هم نمی‌توانند صدای درستی از آن بیرون بیاورند.

 هماهنگی هیجانی همین عملکرد را در روابط دارد. وقتی فردی متفکرانه حرف‌هایتان را می‌شنود و صادقانه پاسخ می‌دهد، به او جذب می‌شوید. ارتباط راکد نمی‌شود و به تأیید گرفتن یا یاوه‌گویی از روی خودشیفتگی نیازی نیست. در چنین رابطه‌ای احساس رضایت و درک شدن می‌کنید.

کجا می‌توانید این راحتی و خونسردی در روابط را بیاموزید؟

گروه‌درمانی چه کمکی می‌کند؟

درمان فردی ابزار فوق‌العاده‌ای برای تقویت هویت است. درمانگر فردی ماهر کمک می‌کند درک بهتری از گذشته، احساسات و تکانه‌ها و انتخاب‌هایتان به دست آورید؛ به درمان آسیب، جان گرفتن اشتیاق‌ها، تسکین اضطراب و غیره کمک می‌کند.

همان‌طور که درمان فردی بر بهبود رابطۀ شما با خودتان متمرکز است، گروه‌درمانی بر بهبود روابط‌تان با دیگران، به‌ویژه نحوۀ برقراری ارتباط و رفتارتان در روابط تمرکز می‌کند. برای مثال:

  • آیا در تبادلات صمیمانه احساس اضطراب و ترس می‌کنید؟
  • آیا کنترلگر، آزرده یا زودخشم هستید؟
  • آیا احساس سرخوردگی یا ناکامی می‌کنید؟

مشکلات اجتماعی به درمان اجتماعی نیاز دارند. گروه فضایی در اختیارتان قرار می‌دهد تا راه‌های جدید بودن با دیگران را تمرین کنید. وقتی هماهنگ‌تر شوید، یاد می‌گیرید روابط سالم‌تر و راضی‌کننده‌تری برقرار کنید. به‌علاوه، به‌تدریج عادات بدی را که اغلب به مشکلات اجتماعی ختم می‌شوند، کنار می‌گذارید.

در گروه‌درمانی، در پی دستیابی به هماهنگی بیشتر:

  1. شفاف‌تر ارتباط برقرار می‌کنید.
  2. کمتر به خاطر تعارض‌ها دچار استرس می‌شوید.
  3. افکار و احساسات حقیقی‌تان را بیان می‌کنید.
  4. با همدلی و ملاحظۀ بیشتری گوش می‌دهید.
  5. با اصالت بیشتری حرف می‌زنید.

فرد ناهماهنگ

تا به حال رئیسی داشته‌اید که همواره گیج و پریشان‌حواس باشد یا هیچ‌وقت حاضر نباشد؟ در حضور چنین فردی احساس می‌کنید به شما گوش نمی‌کند و حق با شماست. می‌خواهید کارتان را به خوبی انجام دهید، اما وقتی تا این حد با شما ناهماهنگ است، هیچ‌وقت نمی‌توانید مطمئن باشید چه می‌خواهد یا از کارتان راضی است یا نه. یک لحظه حمایتگر است، لحظۀ بعد آزرده. بعضی‌اوقات درخواست‌هایش را با آب و تاب مطرح می‌کند؛ باقی اوقات کاری به کارتان ندارد.

با شما هماهنگ نیست و این کلافه‌کننده است. به رسمیت شناخته شدن، درک شدن و مهم انگاشته شدن احساسات از جانب دیگران از نیازهای اساسی انسان است.

در نهایت ممکن است جرأت پیدا کنید و مکان مثبت‌تری را برای کار بیابید. اما اگر این شخص گیج والد، خواهر یا برادر یا همسرتان باشد و نتوانید شغلتان را ترک کنید چه؟

بدون هماهنگی، روابط خسته‌کننده و ناخوشایند می‌شوند. اگر برای پرورش هماهنگی ابزاری نداشته باشید، آنچنان تهی می‌شوید که با هیچ درمان، سمینار خودیاری یا مربی‌گری زندگی‌ای پر نخواهید شد.

تمرین هماهنگی در زندگی

اینکه بدانید چه زمانی با دیگران هماهنگ هستید (و چه زمانی نیستید) برای بهبود روابط ضروری است. پیشنهادهای زیر ـ در کنار گروه‌درمانی ـ می‌توانند به هماهنگ شدن با دیگران کمک کنند:

انجام هم‌زمان چند کار را متوقف کنید

امکان ندارد بتوانید با توجه تقسیم‌شده به حرف‌های کسی گوش دهید. ممکن است انجام هم‌زمان چند کار احساس خوبی بهتان بدهد، اما محترمانه نیست. هیچ‌کس دوست ندارد برای به دست آوردن توجه رقابت کند. وقتی تنها هستید چند کار را هم‌زمان انجام دهید، اما وقتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید، به خاطر خدا دست نگه دارید و گوش کنید!

صفحۀ نمایش را ببندید

خوشتان بیاید یا نه، همۀ ما از «نسل صفحه‌های نمایش» هستیم. چند بار در روز دست از کار می‌کشیم و به مانیتور روشن خیره می‌شویم؟ تلفن همراه، آی‌پد، رایانه، تلویزیون؛ هرچه فکرش را بکنید. اگرچه فناوری به‌شدت توانایی به اشتراک‌گذاری اطلاعات را افزایش داده است، نمی‌تواند جای تماس انسانی واقعی را بگیرد. بسیاری از افراد از فناوری به عنوان دفاعی علیه صمیمیت یا برای اجتناب از احساسات سخت استفاده می‌کنند. اگر به دنبال ارتباط هیجانی پخته و رضایت‌بخش هستید، سرتان را از صفحۀ نمایش برگردانید و به چشمان دیگری نگاه کنید.

تمرکز بر گوش دادن

دنیای امروز برای حواسپرتی ساخته شده است. آیا جای تعجب است که کمبود توجه و تمرکز این روزها از رایج‌ترین تشخیص‌هاست؟ هرچه زمان مفید کمتری را با دیگران بگذرانید، ناامنی‌ها و دل‌مشغولی‌هایتان بیشتر می‌شوند. گوش دادن به دیگری و هماهنگ بودن در نهایت به شما قدرت می‌دهد و محکم‌تان می‌کند.

متعهد بمانید

«اوهوم» گفتن با حواس‌پرتی به‌معنای برقراری ارتباط نیست. اگر احساس می‌کنید طرف مقابل به حرفتان گوش نمی‌کند، به رویش بیاورید. اگر متوجه شدید به حرف‌های طرف مقابل گوش نمی‌کنید، دست نگه دارید و سؤال بپرسید. اگر بیشتر از دو یا سه بار در هفته می‌گویید: «ببخشید، چی گفتی؟» ممکن است در نهایت ارتباط‌تان را از دست بدهید؛ شاید فاصله‌ای که بین خود و دیگری قرار می‌دهید آرامش‌بخش به نظر برسد، اما در نهایت روابط و دوستی‌هایتان را تحلیل خواهد برد.

ذهن‌آگاهی را تمرین کنید

فقدان هماهنگی با دیگران اغلب از فقدان هماهنگی با خود نشأت می‌گیرد. برای دستیابی به هماهنگی، اول باید با دنیای درون خود تماس برقرار کنید. تمرین همراه با ذهن‌آگاهی کمک می‌کند تعادل خود را حفظ کنید و در لحظه بمانید. به‌علاوه، به شما قدرت می‌دهد مسئولیت خُلق خود را برعهده بگیرید و کمتر دیگران را سرزنش کنید یا به عزیزانتان حرف‌های مخرب بزنید.

به سوی شیوه‌ای جدید از بودن

قلب تپندۀ هر رابطه‌ای هماهنگی است. گروه‌درمانی ابزارهای لازم را برای تقویت هماهنگی، تجربۀ کامل‌تر زندگی در لحظه و برقراری روابط رضایت‌بخش‌تر فراهم می‌کند. شما هم می‌توانید از روش‌های زیر گروه‌درمانی را تجربه کنید و روابط بهتری برای خود بسازید:

0 پاسخ

دیدگاه خود را بنویسید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *